غزل شماره ۲۲۵
غزل شماره ۲۲۶
غزل شماره ۲۲۷
غزل شماره ۲۲۸
غزل شماره ۲۲۹
بخت از دهان دوست نشانم نمیدهد دولت خبر ز راز نهانم نمیدهد از بهر بوسهای ز لبش جان همیدهم اینم همیستاند و آنم نمیدهد مردم در این فراق و در آن پرده راه نیست یا هست و پرده دار نشانم نمیدهد زلفش کشید باد صبا چرخ سفله بین کان جا مجال بادوزانم نمیدهد چندان که بر کنار چو پرگار میشدم دوران چو نقطه ره به میانم نمیدهد شکر به صبر دست دهد عاقبت ولی بدعهدی زمانه زمانم نمیدهد گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست غزل شماره ۲۳۰
غزل شماره ۲۳۱
غزل شماره ۲۳۲
غزل شماره ۲۳۳
غزل شماره ۲۳۴
غزل شماره ۲۳۵
غزل شماره ۲۳۶
غزل شماره ۲۳۷
غزل شماره ۲۳۸
غزل شماره ۲۳۹
غزل شماره ۲۴۰
غزل شماره ۲۴۱
غزل شماره ۲۴۲
غزل شماره ۲۴۳
غزل شماره ۲۴۴
غزل شماره ۲۴۵
غزل شماره ۲۴۶
غزل شماره ۲۴۷
صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار غزل شماره ۲۴۸
غزل شماره ۲۴۹
|