زیبای ظالم

آرزو دارم امشب تو خوابم
تو رو ببینم یا که بمیرم

جونو بگیری تموم شه کارم
فردا نمی خوام زنده بمونم

دلم یه ذره طاقت نیاورد
وقتی که صبح شد بهونه آورد

کسی مثل تو زیبا و ظالم
ندیدم حتی دیونه باشه

تو گل نشستم آخر کاره
نیستی ببینی کسی می بازه

انگار نه انگار دلی شکسته
انگار نه انگار منم یه خسته

کسی کنارت دیدم که خندید
کی بود جای من؟ چرا؟! ببخشید

این شعر شاید آخری باشه
چون توی دستم رگی می پاشه

گاهی تو ذهنم خاطره هامون
پرسه ی شب ها، دلتنگی هامون

یادته هر شب، وعده ی تازه
می گفتی عشقو یکی می بازه

تو خیلی زیبا، تو بی وفایی
نیست توی قلبم جز تو یه جایی

من واسه ی تو عاشق ترینم
حالا که حتی دارم می میرم

خوش باشی هر جا که هستی
با هر که هستی هر جا نشستی

شاعر: مهدی پورآزاد - 1392