جنگلِ کلبه


گویا امشب پری ها میهمان خانه ی ما خواهند بود

من برای آنها از باغچه نور می چینم

و تو در کنار کلبه ی چوبی مرا فریاد میزنی

که امشب فرشته ها نخواهند آمد

در جنگلٍ خانه ی ما،خورشید نمی آزارد

و پرنده ها جز غزل نمی سرایند

و کسانی جز فرشته ها را نخواهی یافت

که آنها در خانه ی چوبی خوشحالند

در کنار درخت بیدی که سر به فلک کشیده

آبشاری روان است چون زلف پریان

و ماهیان کوچکی که تلو تلو ناز می کنند

من آنها را هرگز شکار نخواهم کرد

پرندگان جنگل من هنگام نماز که می شود

هم صدای سجده های من می شوند

و غروب خورشید در جنگلٍ کلبه ی ما

به وقت خواب دیدنٍ پری هاست

کلبه ام را دوست دارم

در جنگل رویاهایم میهمان من شوید

شاعر: مهدی علیپور آزاد - 1390