به ابلیس
همه تعظیم کردند نه به آدم به دستورش
به دستور آن خدایی که نیست همتایش

تو تعظیم کردی به ذاتت که بود آتش
ندانستی که آتش تعظیم کرد به خدایش

آب و باد و خاک آتش بنده اند خدا را
پیوسته در عبادتند ذات بی مثال کبریا را

بنده را بندگی لازم است نه خطا
تو خطا کردی اما بازگشتی باز به جفا

من ز خاکم خاک بنده است من نیز بنده ام
خاک پیش خدا شرمنده است من نیز خاکیم

تو ز آتشی آتش سرد شود به اذن خدا
گلستان گردد شعله هایش برای ابراهیم خدا

از چه روی مغروری به کدامین داشته ات
به شش هزار سال عبادت کورکورانه ات

بشنو ابلیس چو دانم برد مرا خدا به دوزخ
باز سجده کنم برایش حتی در دوزخ

تو ندانی لذت عشق بازی با خدا را
لحظه های پرتپش قلب در دعا را

بیش از این چه گویم که تو کوردلی
کم مانده حجت می آید که تو بازنده ای

شاعر: مهدی علیپور آزاد - 1391