بارون
صدای باد و بارون قاطی شده تو ایون

بازم دلم زد بیرون پرسه توی خیابون

من کسی رو ندارم خیسش کنم تو بارون

چترو ازش بگیرم آب بشه آروم آسون

قطره بشه بریزه آب بشه توی ناودون

جک بشه و بخنده بگه به من یه مجنون

من می دونم بیدار میشه دلی که برد بیرون

از سینه ی من می شکافت خیس بشه توی بارون

سرزمین او خشکه، کویره، خیلی زیاد و آسون

خشک میشه هر گلی که آب نریزه روی اون

تو هم منو یادی کن وقتی میباره بارون

نگفتم که یاری کن برای من کاری کن
شاعر: مهدی علیپور آزاد - 1389