بخت
یک روز غم زیاد شد

مادر اشک ریخت

پدر بیمار شد

من مسافر بودم

دلم تنگ شد

انگار دنیا

برایم بند شد

اشکم نریخت

دل همچو سنگ شد

لحظه ای ایستاد

دوباره شروع شد

تخیل نبود

دنیام نابود شد

آسمانی که

یک روز سیاه شد

شاعر: مهدی علیپور آزاد - 1389