اشک شبانه

شده تا حالا ببینی چطوری آغاز می شه

گریه های من واسه تو، تو شبای تنهایی

 

شده تا حالا ببینی چطوری دل خون می شه

وقتی که کم می یاره چطوری داغون می شه

 

صحبت از قلب یه عاشق، که داره می شکنه

که شکستن دیگه عادت شده و، می گذره

 

شده این قد حرف بزنی با در و دیوار سکوت

ببینی هیچکی واسه پاک کردن چشمات نمیاد

 

خودکشی فکر بدیه شده که تو هم ببینی

عاشقی که کم میاره به فکر تیغ و رگیه

 

شده تا حالا بخندی به کسی که دوست نداری

که بگی می گذره روزا واسه زندگی اجباری

 

شده چشماتو ببندی قطره شه اشکات بریزه

لای اشکای غریبت ببینی چهرش عزیزه

 

شده اونو ازت بگیرن دست تو دست یکی گم شه

فحش بدی به هرچی که هست به تصویری که محو شه

 

شده ته سیگارهای تو پر کنه جا سیگاریت رو

تو شبی که تا سحر تو، بیداری با فکر او

 

حال من حال عجیبیست حال یک عاشق خسته

خیلی وقته پیر شدم من، تو جوانی که شکسته

 

شاعر: مهدی پورآزاد - 1394